باغ تنهایی

متن مرتبط با «سرم را نه ظلم خم میکند» در سایت باغ تنهایی نوشته شده است

تنهایی ....

  •   گاهی نه آشنا درد را می فهمدنه حتی صمیمی ترین دوستگاهی باید تنهایی ، درد را فهمیدتنهایی ، خلوت کرد تنهایی، آرام شدو ‌تنها خدا می داندچه می گذرد در دلت . . .. من این شعرها رادر انجمن ها“سپید” نکرده اماین ها محصولِآسیاب تنهایی من است . ,تنهایی ...ادامه مطلب

  • من و تنهایی و پاییز....

  • گاهی نه آشنا درد را می فهمد نه حتی صمیمی ترین دوست گاهی باید تنهایی ، درد را فهمید تنهایی ، خلوت کرد تنهایی  آرام شد و ‌تنها خدا می داند چه می گذرد در دلت . .,من و پاییز و تنهایی ...ادامه مطلب

  • تنهایی...

  • کـــســـی که ســلــول انــفـــرادی را ســاخــت مـــی دانــســـت ســـخــت تــــریــن کـــار انـــســـان تحـــمـــل خــویــشتــن است .,تنهایی یعنی,تنهایی من,تنهایی پر هیاهو,تنهایی را دوست دارم,تنهایی شعر,تنهایی اس ام اس,تنهایی عکس,تنهایی متن,تنهایی جملات,تنهایی غم ...ادامه مطلب

  • . سرم را نه ظلم خم میکند و نه ترس! سرم فقط برای بوسیدن دست های تو خم میشود مادر…

  • مادر یعنی به تعداد همه روزهای گذشته تو، صبوری! مادر یعنی به تعداد همه روزهای اینده تو، دلواپسی! مادر یعنی به تعداد آرامش همه خوابهای کودکانه تو، بیداری! مادر یعنی بهانه بوسیدن خستگی دستهایی که عمری به پای بالیدن تو چروک شد! مادر یعنی بهانه در آغوش کشیدن زنی که نوازشگر همه سالهای دلتنگی تو بود! مادر یعنی باز هم بهانه مادر گرفتن…به سلامتی وجود پاک و مهربون مادرها آمین روز مادر پیشاپیش مبارک,سرم را سرسری متراش,سرم را سرسری متراش ای استاد,سرم را نه ظلم خم میکند,سرم را روی شانه ات بگذار,سرم را سرسري متراش,سرم را روی زانویت گذاشتم,سرم را سرسری,سرم را بالا میگیرم,سرم را باد برد,سرم رازی ...ادامه مطلب

  • من و تنهایی.....

  • گاهی نه آشنا درد را می فهمد نه حتی صمیمی ترین دوست گاهی باید تنهایی ، درد را فهمید تنهایی ، خلوت کرد   تنهایی آرام شد و ‌تنها خدا می داند چه می گذرد در دلت . . . . . . من این شعرها را در انجمن ها “سپید” نکرده ام این ها محصولِ آسیاب تنهایی من است . . .,من و تنهایی,من و تنهاییام,من و تنهاییم,من و تنهایی هایم,من و تنهایی شب,منو و تنهایی,من و تنهایی سیگار,من و تنهایی عکس,من و تنهایی شعر,من و تنهايي هام ...ادامه مطلب

  • روحت شاد و یادت سبز و گرامیست در دل ما مادربزرگ عزیزم

  • مویِ سُرخِ رویِ پیشانیِ تو بی شانه مانْد شانه ی مویَت به رویِ طاقچه در خانه ماند روزِ پنجشنبه،بیست هشت مرداد دلت آرام شد کارِ ‌تو در روزِ موعود عاقبت انجام شد وقتِ رفتن هیچ کس پیشَت نبود ای نازنین من بمیرم چون که تنها سر نهادی بر زمین چند روز است از تو می گویم فقط مادر بزرگ خاطره می سازم از تو خط به خط مادر بزرگ باز تنها،باز خسته،باز غم مادر بزرگ بی تو اوضاعم چنین شد باز هم مادر بزرگ نیستی،حِسّم ولی پیوسته لَمست می کند با خیالی باز و چشمی بسته لمست می کند نیستی،شعرم به سُرعت می دَوَد دنبالِ تو وعده ی ما خطّ پایان،شعرم آنجا مالِ تو خوب می دانم چه بای,روحت شاد ویادت گرامی,روحت شاد ویادت گرامی باد ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها